۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه

عدم درج نام رضا پهلوی در لیست خبرسازترینهای رادیو فردا ، خود خبر ساز شد

اگرچه خبرسازترین  شخصیت در یک رسانه ، لاجرم نباید محبوبترین هم  باشد ولی آقای رادیو فردا با عدم درج نام آقای رضا پهلوی در لیست امسال سه مورد زیر را روش صحه گذاشت    1- رضا پهلوی اگر چه محبوبترین است ولی به درست یا نادرست خبرسازترین هم هست 2- با عدم درج نام شاهزاده باعث خواهد شد تا موضوع "چهره خبرساز سال به انتخاب مخاطبان رادیو فردا" خود به خبرسازترین تبدیل شود و توجه بسیاری را به خود جلب کند و از این قبل سایت رادیو فردا خانه تکانی قبل از عید را خواسته یا ناخواسته دریافت کند 3- قبول ذهنیت هزاران هزار کاربر رضا پهلوی که خبر سازترین همان محبوبترین هم هست. و در پایان ، کاش مسئول این پروژه در رادیو فردا که باید از مخالفان شاهزاده هم باشد ، از واژه انتخاب و مخاطبان رادیو هم تعریف جدیدشان را به ما مخاطبان اصلی ارائه می کردند.

در زیر مقایسه اسامی و رای کاربران و شنوندگان رادیو فردا در سال گذشته و امسال

نظرخواهی

انتخاب مهم‌ترین، تأثیرگذار‌ترین، و خبرساز‌ترین شخصیت سال ۱۳۹۰ به انتخاب شما


رضا پهلوی
38.2%
---------------
استیو جابز
2.5%
--------------
مهدی خزعلی
2.8%
--------------
زندانی سیاسی
.8%
--------------
نسرین ستوده
4.2%
--------------
گلشیفته فراهانی
2.6%
--------------
اصغر فرهادی
15.3%
--------------
معترضان سوری
6.1%
--------------
میرحسین موسوی
10.3%
--------------
محمد نوری‌زاد
4.2%

پانزده چهره ای که پس از جمع‌بندی اولیه از فهرست انتخاب چهره سال ۹۰ خارج شدند

آن سان سوچی

مه‌آفرید امیرخسروی

علی خامنه‌ای: رهبر جمهوری اسلامی ایران

مه‌آفرید امیرخسروی

مصطفی تاجزاده

اسفندیار رحیم‌مشایی

زهرا رهنورد

هاله سحابی

احمد زیدآبادی

عیسی سحرخیز

هدی صابر

معمر قذافی

مهدی کروبی

علی مطهری

احمدینژاد
------------------------------------------------------------------



14.7%
 
7.4%
22.1%
2.6%
4.5%
28.1%
6.2%
2.5%
0.9%
11.1%

۱۳۹۱ اسفند ۵, شنبه

تودهنی جدید احمدینژاد به عظما ؛ رییس جمهوری اسلامی درکنار پرچم بزرگ شیطان بزرگ

 سکوت کامل اصولگرایان و جلز و فلر اصلاحطلبان و رفسنجانی


جنگنده فتوشاپی "قاهر"، اینبار می خواهد ، نيروي دريايي آمريكا ، در منطقه را فلج كند،

 سنگ پای بیچاره قزوین مدتهاست که در مقابل اینها لنگ انداخته و خود را خانه نشین کرده است
دريادار حبيب الله سياري» فرمانده نيروي دريايي در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران با اشاره به جنگنده «قاهر 313» و تحليل رسانه هاي خارجي مبني بر اينكه اين جنگنده، نيروي دريايي آمريكا را در منطقه فلج مي كند

عکسهااز سایت بازتاب 

۱۳۹۱ اسفند ۲, چهارشنبه

سخنگوی دولت چین : کار ما هم غلط بود که با رضا پهلوی مصاحبه کردیم

آقای رامین مهمانپرست سخنگوی رسمی دولت چین امروز با بیان این اشتباه مهلک و جانکاه دولت متبوعش ،اظهار داشت بعد از جار و جنجالی که نمایندگان جمهوری اسلامی از زمان پخش مصاحبه رضا پهلوی در تلویزیون دولتی چین  که بالای یک ملیارد بیننده دارد و در ایران هم بدون پارازیت پخش می شود ، راه انداخته اند ، بلاخره ،امروز دولت فخیمه ما  قانع شد ، و به من به عنوان سخنگوی دولت چین این وظیفه را محول کرد تا در انظار جهانیان با صدای بلند اعلان  کنیم که  که ای رهبر فرزانه ،حضرت عظما ، خامنه ای ، باور کنید که ما هم غفلت کردیم و کارمان را غلط می دانیم ، آقای مهمانپرست در کمال صداقت ادامه دادند که کشور پهناور چین این کار را  یک اشتباه استراتژیک می داند 
این سخنگوی چینی با بیان این موضوع که این مصاحبه  کار عوامل نفوذی "صهیونیستی وامپریالیستی " بوده است ، به حضرت عظما با عمامه چینی قول شرف داد ، که تمامی کارکنان این رسانه دولتی را توبیخ و آنها را روانه کهریزک چینی خواهد کرد . سخنگوی دولت دوست و برادر چین در ادامه افزودند که وحدت حزب کمونیست چین با امت حزبالله و رهبر عظمای فرزانه  یک وحدت و اخوتیست که چوب لای درزش نمی رود . او ادامه داد اشتباه رفقای سردبیری تلویزیون در این بوده که فکر می کردند رضا پهلوی هم در خدمت دوستی و همکاری رفقای کمونیست و برادران حزب الله می خواهد این مصاحبه را انجام دهد ما غافل از این بودیم که این شاهزاده ایرانی فقط از حقوق بشر و دموکراسی و صلح جهانی صحبت می کند.به حضرت عظما قول شرف می دهیم که دیگر تکرار نخواهد شد

------------------------------------------------------------
گفتگوی رضا پهلوی با مایک والتر به همراه زیرنویس فارسی

   

۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه

کار بیخ پیدا کرد ،علاء الدین بروجردی: چین به خاطر مصاحبه رضاپهلوی عذرخواهی کند

با شاهزاده رضا پهلوی  CCTVهمراه با مصاحبه امروز


سوز گدازهای آشکار جمهوری ولایت فقیه به خاطر چیست ؟
همانطور که مطلع هستید امروز تلویزیون دولتی جین کمونیست مصاحبه ای طولانی با شاهزاده رضا پهلوی به عمل آورد و آنرا در بهترین ساعات روز در تلویزیون ملی چین پخش کرد ،بالافاصله سفارت جمهوری اسلامی در پکن به عجز و ناله افتاده  و از حزب و دولت چین به انتقاد پرداخت که چرا ؟ چرا ای تنها دوست ما در جهان ؟ آیا به شما کم باج دادیم ؟ آیا هر چه خواستید در اختیارتان نگذاشتیم ؟ آیا ملیاردها دلار در جیب شما و حزب عزیز کمونیستتان نریختیم ، آخر شما دیگر چرا ، شما که غربی نیستید و با ما بر علیه غرب ایستادید ولی حالا چرا اینگونه بر ما
بی مروتی می کنید ؟ ای حزب کمونیست عزیز چرا ؟


باید به این آقای سفیر و دهها سایت مزد به دست رژیم  ، علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون اممنیت مجلس خامنه ای و  دیگران گفت که پایان کار  شما مدتهاست فرا رسیده ، دولت چین ، آمریکا ، روسیه  و هر کشور دیگری در جهان بر خلاف شما اسلامگرایان حکومتی به دنبال منافع ملی مردم خود هستند ، برای این نوع سیاستمداران فرقی نمی کند که این منافع چگونه بدست آید .آنها یک اولویت دارد و آنهم منافع ملی است .چین به مانند انگلستان و در آینده نزدیک که روسیه هم به ا غافله کمپین دست رد بر سینه سیدعلی ، خواهند پیوست ، هر روز بیشتر به این موضوع پی خواهند برد ، که جمهوری اسلامی  در حال فروپاشیست و می خواهند برای آینده تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد نگذارند ، کشورها ودولتها زمانی در فکر جابجایی تخم مرغها خواهند افتاد که متوجه از بین رفتن تخم مرغهایشان ، در سبد تا کنونی شده اند

دولت چین و حزب کمونیست آن ، بسیار محافظه کار و درواندیش است،  شاید تنها دولتیست در جهان که 100% برای منافع ملی خود اعمال سیاست می کند .آنها برای این کار ممکنترین و مورد قبولترین نیروها را در اپوزسیون کشورهایی که دولتهای در حال فروپاشی دارند ، را جستجو می کنند . بی دلیل نیست که سراغ شاهراده رضا پهلوی آمده اند و براشون ملیاردها دلار قرارد با جمهوری اسلامی هم در اولیت دوم قرار می گیرد
سایت بازتاب برای انعکاس این خبر از  تیتر زیر استفاده کرد
همانطور که می بینید از واژه  تلویزیون جین هم استفاده شده و این بیانگر مباحثیست که در همین رابطه قبلن جریان داشته و حالا بازتاب به آن عطف به معطوف کرده است



ولی از همه اینها جالبتر موضوع گیری پاسداری به نام علاء الدین بروجردیست که به ناحق بر کرسی ریاست سیاست خارجی مجلس تکیه زده است . بی سوادی که هنوز فکر می کند در پادگان یا مسجد است تا هر طوری که خواست اراجیف به هم ببافد . علاءالدین ، پا را تا آنجا فراتر از گلیمش گذاشته است که به دولتهای دیگر امر و نهی می کند چه بکنند و چه نه
او از دولت چین بابت این مصاحبه خواهان عذر خواهیست و همین عکس العملهای اینها نشاندهنده وضعیت بسیار وخیم و شکننده جمهوری اسلامیست که  مصاحبه ای با شاهزاده رضا پهلوی می تواند اینگونه آب در لانه مورچکان ریخته و بیت اهریمنی آنها را بلرزاند   


چین به خاطر مصاحبه رضاپهلوی عذرخواهی کند

رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش مصاحبه تلویزیون رسمی چین با رضا پهلوی ضمن انتقاد از این موضوع تاکید کرد: این اقدام موجب تاسف است و دولت چین باید به خاطر انجام این مصاحبه از ملت ایران عذرخواهی کند.
قانون- علاء الدین بروجردی گفت:مصاحبه رضا پهلوی با تلویزیون دولتی و رسمی چین خبری بود که به شدت موجب تعجب و تاسف گردید و ما به عنوان نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شدت به چنین اقدامی به هر دلیلی که صورت گرفته ،معترض هستیم.
به گزارش خانه ملت، نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی در ادامه این مطلب افزود:دولت چین باید هر چه سریع تر این اشتباه بزرگ را جبران کند.
بروجردی هم چنین تصریح کرد:این اقدام همانند این موضوع است که تلویزیون رسمی ایران با دالایی لاما مصاحبه کند.
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم چنین تصریح کرد:امیدوار هستیم هر چه
سریع تر این اقدام جبران شود و دولت چین از ملت ایران عذرخواهی کند

فرید

http://www.youtube.com/watch?v=8ttrrgyR494 

۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه

پاسخ کوبنده و شجاعانه رئیس جمهور به بیانات رهبر عظما !

بگم ، بگم ، آره بگم.... نه امرور نمی گم ،، در این رابطه بعدن با مردم صحبت خواهم کرد .من  مثل اون معاند عراقی که تقلبی رئیس مجلس شد بی غیرت نیستم ، که فوری بگم به نام امت مسلمان غلط کردم ،......من چند روز دیگر خواهم گفت که از رئیس مجلس به آقا نزدیکترم



۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

خامنه ای امروز گفت : کار مقننه غلط ، کار مجریه غلط ، کار قم غلط ، کار من درست

اصل استیضاح غلط بود زیرا وزیر کاره ای نبود ،این قسمتی از اظهارات خامنه ای در رابطه با درگیریهای احیر بین عالیرتبه ترین مقامات حکومتی در ولایت خامنه ای ، بود
 خامنه ای خوب می داند چه کسی همه کاره است  خودش به خوبی می داند که این اوست ،که باعث و بانی تمام این درگیریها و فلاکت و  ورشکستگی همه جانبه کشور شده است

بعد از جنگ گرگها در مجلس بین سه قوه مقننه ، قضاییه و مجریه ، امروز خامنه ای نظرش را با کمال احتیاط بیان کرد
حامنه ای که در گذشته به روسای هر سه قوه آخرین اخطار خود را داده بود ، که اگر تا انتخابات کسانی بخواهند دست به بحثهای تفرقه انداز بزند به کشور و ملت خبایت کرده است و آنها را خائن به خود معرفی کرد ،اینبار و بدون اینکه اشاره ای به تهدیدات گذشته خود بکند ، از آن موضع عقب نشست و فقط در حد کارشان غلط است ، اکتفا کرد
خامنه ای به سیاستهای خودش که بانی اصلی این درگیریها و جنگهاست هیچ اشاره ای نکرد
او نگفت که مرتضوی به عنوان سوگلی او ،  در گذشته  ،  که صدها روزنامه را تعطیل کرد و در جنبش 3 سال پیش با دستور مستقیم او دست به جنایات بیشماری در کهریزک و سایر زندانها زد ، را خودش به احمدینژاد تحمیل کرد

مزتضوی یکی از مهره هایی بود که خامنه ای او را هم مثل وزیر اطلاعات و خارجه و دفاع به احمدینژاد تحمیل کرد ،احمدینژاد هم به پاس جنایات ببشمارش او را مورد تفقد خود قرار داد و در بسیاری از بند و بست های اقتصادی وارد ساخت .جناح رقیب که به خاطر عدم انتصاب حداد به ریاست مجلس مورد بی مهری خامنه ای قرار گرفته بود بدون توجه به سوگلی رهبرشان ، خواهان گوشمالی او شدند ولی با سپر احمدینژاد ، که سرانجامش را دیدم

خامنه ای می گوید چرا فقط حرف می زنید و بر علیه فساد اقتصادی کاری نمی کنید او ادامه می دهد که در گذشته هم به مسئولان هشدار داده است ، تا به این معضل کشور رسیدگی کنند. در این مورد باز هم این آخوند شیاد دارد فیلم باری می کند ، او نمی گوید که ملیاردهای احتصاص داده شده به او و بیتش  را رو کند ، فساد زدایی را از خودش شروع کند
خامنه ای خوب می داند که سر نخ تمام دزدیها به شخص مستقیم او و دفترش بر می گردد ، احمدینژاد این را به درستی گفته است که اگر پرونده های فساد اقتصادی رهبر را افشا کنم ، اوباید ابا سر کشد واز کشور فرار کند
آقای خامنه ای آدرس اشتباه ندهید ، بانی وباعث تمام این غلط کردنها ، خود شما هستید ، یک بار برای همیشه غلط کنید و کشور را به صاحبان اصلیش واگذارید که در غیر اینصورت آنرا از تو و تمام گرگان ولایتت خواهند گرفت

فایل ضوتی خامنه ای در همین ارتباط 

۱۳۹۱ بهمن ۲۷, جمعه

طائب ها ، آخوندها از لبنان و سوریه به ایران آمدند و به همانجا هم خواهند رفت

531667_406952339399418_440676155_n



واژه ” آخوند ” برگرفته شده از ” آقای روضه الشهدا خوان “ بوده که با گذشت زمان و برای راحتی تلفظ، ابتدا به ” روضه خوان ” و سرانجام به ” آخوند ” تبدیل شد و به قول خودشان تقلیب یافت .

سابقه تاریخی پیدایش آخوند به زمانی بر می گردد که “مختار بن عبید ثقفی” به خونخواهی از کشته شدگان کربلا قیام کرد و برخی از سران آن جنگ را دستگیر و نابودشان کرد. قیام او علاوه بر اینکه کمی باعث شد تا آثار تبلیغات منفی یزید و هواخواهانش بر ضد خانواده علی خنثی شود ، بلکه سبب گردید افرادی هم که بر ضد حسین جنگ کرده و مستقیم خانواده او و یارانش را کشته بودند ، ابتدا بکوشند با توبه بر عمل کشتار خود سرپوش بگذارند که در آن زمان به این گروه بوجود آمده ” توابین “ گفتند. اما چون توبه ظاهری آنها ، برای بخشش کشتار نوه و اهل بیت پیامبر کافی نبود و به مرور با گذشت زمان و طبق اصل مرده پرستی ، مردم هم نسبت به این گروه توابین احساس کینه، نفرت و دشمنی بیشتری نشان دادند، زندگی برایشان بسیار سخت شد تا حدی که بیشترشان ناچار شدند زادگاه و خانه خود را ترک کرده و در بین النهرین و جنوب ایران و جزایر خلیج پارس پراکنده و سکونت یابند .
این گروه ، چون هنر و پیشه ای نداشتند و کارآمدترین آنها مزدوران جنگی بودند ، لذا برای گذران زندگی به کار حمالی ، کارگری ساده ، گدایی و … پرداختند که برخی از آنها هم با بهره برداری از ساده لوحی مردم به فالگیری ، دعانویسی و جادو اشتغال یافتند عده ای از این گروه رانده شده ، علاوه بر انجام رمالی و عانویسی ، به ابتکار تازه و جالبی دست زدند که قرنها بعد و به خصوص امروزه یکی از پر درآمدترین و در عین حال محترمانه ترین جایگاههای اجتماعی شد . ابتکار از این قرار بود چون آنها خودشان از عاملین و شاهد بر کشتار و قتل حسین و خانواده و یارانش بودند، از اینرو مردم را دور خود جمع کردند و به تشریح آن صحنه های دلخراش کشتار و اسارت گرفتن خانواده حسین پرداختند و استقبالها هم مدام بیشتر شد.و این گونه بود که کشندگان رانده شده حسین و یارانش ، در محل های سکونت یافته جدیدشان ، بعنوان ذاکرین حسین در آمدند و چون مردم به آنها پول ، غذا و مسکن مناسب می دادند و غافل از اینکه اینها خودشان همان قاتلانند که رانده شده اند ، بسیار بسیار احترامشان می کردند و به مرور گروهی از آنها را بر خود برتری دادند و آنها هم به تدریج بر قصه گویی های ساختگی ، مرثیه خوانی ها و تعزیه داری رویدادهای کربلا آب و رنگ بیشتری افزودند و بنام ” ذاکر و نایح یعنی نوحه خوان ” مشهور شدند و این کار را پیشه اصلی خود قرار دادند.
ابتدا ، این گروه رانده شده ، با اقدام به فریب دادن مردم ، نه تنها خود را از تاوان کشتارشان نجات دادند بلکه بدون انجام هیچگونه کار تولیدی و سازنده ، با نوحه سرایی و بازی با احساسات خام مردم ساده لوح توانستند درآمد و احترام زیادی بدست بیاورند .در مرحله بعدی ، آنها قصه پردازیها و نوحه خوانی های خود را با نمایش گذاشتن نقاشی هایی از صحنه های رویدادهای کربلا و شبیه خوانی و تعزیه خوانی به اجرا گذاشتند و با اعمال این روشها ، بیشتر از قبل توجه مردم را به خودشان جلب کردند.
با گذشت زمان ، ذاکرین و نوحه خوانها ، جایگاه مهمتر و در آمد و حتی محبوبیت بیشتری هم کسب کردند.
در آن روزگار، عده ای از ایرانیها ، چون به زور شمشیر مجبور به پذیرش اسلام و فرمانروایی اعراب (بنی امیه) شده بودند، لذا خود را پیرو و شیعه علی نامیدند و به اسلامی که بدون تازی است رو آورند تا به خیال خود از فشار تازیها کمی در امان باشند .
به موازات شکل گیری این پیروان شیعه علی ، ذاکرین و مداحان کربلا بیکار ننشستند و کوشیدند تا از این تغییر مذهب ایرانیان به سود خود بهره برداری وسیع تری بکنند . آنها با کارهایشان، از قبل هم خود را دوستدار حسین فرزند علی جا زده بودند، پس برای اجرای نقشه شان، با ایرانیان آزادیخواه ضد بنی امیه هم آوا شدند و خود را بیشتر از همیشه دوستدار علی جا زدند و با این نیرنگ باری دیگر جایگاهی استوارتر برای خود ساختند و در حلقه آزادیخواهان و مبارزین ایرانی هم وارد شدند.پس از این وقایع بود که آنها ، فرزندان خود را نیز برای ادامه این پیشه پر سود و احترام برانگیزشان آموزش دادند و کتاب هایی در مورد وقایع کربلا و جنایات یزید و دارو دسته اش (که خودشان باشند) ، نوشتند . آنها در اولین کتابهایشان نوشتند که حضور در این مجالس یادبود و عزاداری حسین و فرزندان و یارانش ، سبب نزدیکی به خود امام حسین و جدش پیامبر در روز قیامت خواهد شد .
آنها نام این مجالس ذکر مصیبت و مرثیه خوانی را ، به جلسات روضه خوانی (روضه = بهشت) ، یعنی مجالسی که در آن برای شرکت کنندگان بهشت طلب می شود تغییر دادند و عنوان خود را هم از ذاکر ، نایح و مداح به ” روضه الشهاده یا روضه الشهدا ” تغییر دادند و چون نام بردن این عبارت سنگین بود ، ابتدا به آنها روضه خوان و سپس ” آخوند ” گفتند و بدین ترتیب واژه پلید آخوند و خودش وارد فرهنگ لغت پارسی و وارد جامعه مردم ایران شد.
آخوندهای سینه چاک اهل بیت ، در اصل همان کشندگان رانده شده حسین بن علی هستند که با ریا و تزویر و نیرنگها ، خودشان را در این جایگاه کذب امروزی سرشار از قدرت و پول قرار داده اند. دنباله روندگان شان، بنیانگزاران مکتب آخوندیسم فعلی هستند .
لازم است بدانیم تا سال ۳۵۱ هجری که بیشتر مردم ایران به زور شمشیر سنی شده بودند روضه خوانی و تعزیه گری در ایران رواجی نداشت و این اعمال ، در مراکز شیعه نشین جبل عامل لبنان ، حله عراق و بحرین متداول بود اما پس از توانمند شدن شیعه از سوی شاهان آل بویه و سرانجام توسط شاهان صفوی ، روضه خوانی نیز رواج گسترده پیدا کرد و آخوندها در ایران رشد کردند.
طبق تاریخ ، شاه اسماعیل صفوی ، برای شاهی در ایران مشروعیتی نداشت پس با ترویج شیعه گری ، قدرت سیاسی را با نیروی مذهبی ترکیب کرد تا بتواند بر ایران فرمانروایی کند و از طرف دیگر ، شیعه گری را در برابر سنی گری دشمن دیرین ایران یعنی امپراتوری عثمانی بکار گرفت . او برای اجرای این هدف ، گروهی از ملایان شیعه مذهب را از جبل عامل لبنان (مرکز شیعه گری آن زمان در خاورمیانه) ، بحرین و حله عراق به ایران وارد کرد . سرشناس ترین این آخوندهای وارداتی عبارتند از : محقق اول شیخ علی کرکی، شیخ لطف اله میسی، شیخ حسین بن عبدالصمد (پدر شیخ بهایی) ، خود شیخ بهایی، شیخ علی منشا ، میر عیاث الدین منصور شیرازی، میرداماد، ملامحمدتقی مجلسی و پسرش ملا محمد باقر مجلسی.
شاهان صفوی برای استوار کردن جایگاه سیاسی خود به ملایان قدرت زیادی دادند و...، تا به امروز به شکل های گوناگون تدریس خرافات ، غارت اموال و کشتار و فساد به جان مردم این سرزمین افتاده که تجلی تمام این پلیدیها ، در روان آخوند گدای روضه خوان دیکتاتورشده ای ، همچون خامنه ای و اطرافیان انگلش پدیدار شده است .شاید این واقعیت تلخ را ندانید که پس از گدشت سالها، با حمله افغانها به ایران ، همین ملایان بجای اینکه از قدرت و نفوذشان برای رفع حمله افغانها و دست کم برای نگهداری حکومت مذهبی که منبع حقوق و مزایای آنها بود استفاده کنند ، فقط به متجاوزان اظهار کردند که کارشان تنها اشتغال به امور مذهبی است و سپس کمابیش تمام علمای شیعه وقت از ترس جان، میدان را برای تاخت و تاز افغانها خالی کردند و با بدر بردن جان خود ، این بار هم ، قبل از هلاکت کوچ کردند و بیشترشان رهسپار نجف شدند .(( گویا تاریخ ، مجدد در حال تکراری دیگر برای این قشر انگل است و جماعت مکار آخوند رهسپار سفری دیگراز این سرزمین! ))
منابع
هزار ماه حکومت بنی امیه : نوشته ابوالفضل قاسمی تاریخچه روضه و روضه خوانی : نوشته محمدرضا اسلامی ،برگرفته از ندای آزادی

۱۳۹۱ بهمن ۲۳, دوشنبه

موفقیت شورای ملی در لوس آنجلس و خشم مخالفان

 

[تاريخ:۲۳ بهمن ۱۳۹۱]

همانطور که همه مطلعند با یاری رسانه های ایرانی در آمریکا اقدام به جمع آوری امکانات مالی برای کمک رساندن به تشکیل کنگره اولیه و سایر فعالیتهای آتی شورای در حال تشکیل ملی  با موفقیت روبروگردید. باید اذعان کنم خودم هم انتظار چنین استقبال وسیعی را از سوی هموطنان خارج از کشور نداشتم بطوریکه چنانچه میخواستی برای همیاری به شماره های اعلام شده زنگ بزنی قادر نبودی به آسانی تماس برقرار کنی و تازه این شماره تلفنها متعلق به کسانی بود که دارای کارت اعتباری و قادر به پرداخت مبلغ معینی بودند و این درحالیست که تعداد بسیار زیادی حتی هنوز هم به شماره حساب های اعلام شده پول واریز میکنند.

علت این موفقیت را میتوان بچند عامل مختلف نسبت داد که در درجه اول حضور ملموس شاهزاده رضا پهلوی در این حرکت بمقدار بسیار زیادی در این موفقیت تاثیر گذار بود و در مرحله بعد درجه اطمینان و اعتباری بود که ایرانیان برای این حرکت در حال تشکیل و مجریان آن قائلند با وجود تمام نقائص عملی که در این مرحله هنوز بچشم میخورد.

علت دیگر، خلاء بزرگ و خطرناکیست که درصحنه سیاسی ایران وجود دارد و این خلاء خود باعث ترکتازی های گوناگون از سوی بعضی قدرتهای بیگانه و عواملشان در داخل کشور و همچنین اقدامات سرکوبگرانه رژیم در برابر مخالفان میباشد و مردم با گوشت و پوستشان این خلاء را احساس میکنند و نشان دادند که اگر شخصیت خوشنام و پر اعتباری قدم به جلو بگذارد با استقبال عمومی روبرو خواهد شد. طبیعی است که این موفقیت ملی مسئولیت و تکلیف بزرگ و در عین حال شیرینی را بر روی دوش شاهزاده و کمیته موقت میگذارد که نوع و مسیر حرکت را منطبق با جو جدید بسازند و اجازه ندهند که این حرکت نو پا بسرنوشت حرکتهای پیشین که از سوی دیگران آغاز گردید دچار شود.

مردم واقعا از جلسات پی در پی که دیگران برای بحث و تفسیر درباره مباحثی که زمان آن مدتهاست گذشته و جنبه تکراری پیدا کرده برگزار میکنند خسته شده اند و چشم امید به همت و یاری خارج نشینانی دوخته اند که بتوانند بیاری مبارزان داخل برخیزند. این واقعا قابل توجیه نیست که عده ای انسان سیاسی و فرهیخته بطور متوالی در استکهلم، بروکسل و پراگ به بحث و گفتگو بنشینند و قادر نباشند هنوز دریچه ای از امید را بروی مردم بگشایند. موفقیت لوس آنجلس یک واقعیت دیگر را هم بطور عیان نشان داد و آنهم اینکه بجز رضا پهلوی هیچیک از شخصیتهای بزرگ و کوچک دیگر قادر به تجهیز عمومی برای دستیابی به این مهم نمیباشند. امیدوارم دوستانیکه در جمع پراگ گردآمدند به این واقعیت رسیده باشند که هیچکدام آنها، تا آنجا که مربوط به محبوبیت ملی میگردد، در حد رضا پهلوی نمیباشند و چه بهتر که با شرکت خودشان در یک جنبش ملی با شرکت رضا پهلوی شانس پیروزی دموکراسی در سرزمینمان را محتمل تر بنمایند. به پیش کشیدن مباحث جمهوری و سلطنت و به محاکمه کشیدن پهلوی ها بجای مبارزه مشترک بر علیه خصم مشترک نتیجه ای بجز جری تر شدن این خصم خونخوار نخواهد داشت.

در این میان بد نیست نگاهی هم به مخالفان و بدخواهانی بیاندازید که بعد از موفقیت لوس آنجلس مانند مار زخم خورده چنان بخودشان میپیچند که شدت این خشم و عصبانیت را در میان سطور فحش نامه هایشان بروشنی میتوانید ببینید. یک نمونه روشن مقاله ایست که چندی پیش در سایت مشعل بنام “اتحاد پهلوی و رفسنجانی یا شورای فریب ملی” بقلم نیما فریمن نوشته شده و نویسنده خود را بعنوان دکتر در حقوق از دانشگاه مون پلیه فرانسه معرفی نموده که من فکر کنم حتی دربان آن دانشگاه هم  نمیتوانست به کشف چنین اتحادی بین رفسنجانی و پهلوی قائل گردد چون شاید سواد آن دربان در حد این دکتر در حقوق نباشد ولی بطور مسلم دچار چنین مالیخولیای مهلکی هم نخواهد بود.
بدنیست به بقیه ترشهات فکری این دکتر در حقوق بپردازیم. مینویسد “یک بار دیگر نام رضا پهلوی به عنوان محور سرگردانی اپوزیسیون و عامل اصلی بروز اختلاف میان مخالفان حکومت اسلامی در رسانه های فارسی زبان مطرح شد”. به سرتان قسم من نه اغراق کرده ام و نه حتی یک کلمه به این خزعبلات اضافه نموده ام اینها همه ترشهات مغز یک دکتر حقوق از دانشگاه مون پلیه!! میباشد. بضم این نویسنده پس اگر بجای یک جبهه ملی منسجم حدود پنج جبهه ملی شره و دره در خارج کشور داریم مقصر رضا پهلوی میباشد. و باز اینهم تقصیر رضا پهلویست که چند روز پیش یکی از نشریات درونمرز با نام و مشخصات فاش ساخت که تعدادی از همسران سران فدائیان خلق اکثریت را در ایران دیده اند که ظاهرا مذاکراتی هم صورت گرفته و این سازمان تاکنون کوچکترین توضیحی در اینباره نداده و این در حالیست که از نظراین سازمان نزدیک شدن به رضا پهلوی مترادف با نزدیکی به یک فرد جذامی میباشد.
من حالا میفهمم چرا برگزار کنندگان نشست پراگ قادر به ایجاد هیچ حرکت منسجمی نمیباشند؟ دلیل آن هم بسیار روشن است!! در اینجا هم باز رضا پهلوی مقصر است که لابد به در خانه آنها رفته و آنها را از همکاری با همدیگر باز داشته!!.

اگر فکر میکنید خیالپردازیهای این شبه دیوانه به سطور بالا محدود میگردد سخت در اشتباهید هنوز خنده آورترین آنها را نخوانده اید. گوش کنید: “سید حسین خمینی حامل پیشنهاد مهمی برای خاندان پهلوی بود، در این پیشنهاد، رفسنجانی متعهد شد که با نفوذی که در حکومت اسلامی دارد، امنیت جانی و مالی مدعی سلطنت و بستگان وی را تامین کند و در ازای این خدمت مدعی سطنت دست از ادعای تاج و تخت برباد رفته بردارد و به سرگرم کردن مردم و چوب گذاشتن لای چرخ اپوزیسیون بپردازد”. اگر دچار سرگیجه نشده اید باید چندبار دیگر این کشف بسیار مهم را چند بار دیگر بخوانید تا بتوانید بهتر به افاضات این دکتر عجیب و غریب در علم حقوق پی ببرید. واقعا نمیفهمم، رفسنجانی که حتی قادر به تامین امنیت دختر و پسرش نمیباشد و فائزه را درخیابان در روز روشن علنا با کلمات رکیک مورد تهدید قرار میدهند چطور قادر است تضمین امنیت خانواده پهلوی را بعهده بگیرد؟ ولی تناقضی که در این ادعای دروغین نویسنده  حقوقدان بچشم میخورد و خود وی متوجه آن نگردیده اینست که چنانچه رفسنجانی با تمام خطراتی که با آن مواجه خواهد بود امنیت جانی و مالی شاهزاده رضا پهلوی را تامین نماید آنهم بشرط آنکه ایشان ازادعای سلطنت دست بردارند (بر فرض هم که چنین ادعائی در حال حاضر وجود داشته باشد) پس این خود نشانه آنست که، بر خلاف نظر نویسنده،  این شاهزاده عزیز ما از چنان محبوبیت و حمایتی در جامعه ایران برخوردار است که رفسنجانی حاضر است با قبول تمام خطراتی که برایش در بردارد ایشان را به ایران آورده و وادار به ترک این ادعای مورد نظر نویسنده بنماید. ثانیا مگر نویسنده مدعی نیست که شاهزاده در حال حاضر باعث از هم پاشیدگی اپوزیسیون گردیده پس چرا رفسنجانی باید متحمل اینهمه خرج و خطر بگردد تا ایشان را وادار به چوب گذاشتن لای چرخ اپوزیسیون بنماید.

چنین منطق های قمر در عقرب از سوی چنین مخالفانی میتواند فقط یک نتیجه داشته باشد. اثبات حقانیت و محبوبیت شاهزاده رضا پهلوی.

۱۳۹۱ بهمن ۲۱, شنبه

شاه رفت ، 22 بهمن رسید ، خمینی آمد ، آب و برق مجانی و پول نفت در خانه نیامد

خمینی میگفت : ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. دلخوش نباشید که فقط مسکن میسازیم . آب و برق را مجانی میکنیم. اتوبوس را مجانی میکنیم... داخوش به این مقدار نباشید. ما هم دنیا را می آباد میکنیم و هم آخرت را... این دارایی از مال اسلام است ومستضعفین و به مردم میدهیم 

نه تنها برق مجانی نشد ، آب مجانی نشد که صدهها برابر شد
نه تنها فساد قطع نشد که امروز دیگر دزدان به ملیون قانع نیستند ، ملیارد ملیارد می دزدند و "رهبر" هم کارش شده این ، که به دزدان هی بگوید کشش ندید



در 33 سال گذشته نرخ دلار در بازار غیر رسمی کشور همواره روند صعودی را طی کرده، به طوری‌که نرخ دلار آزاد از 10 تومان در سال 57 به 4000  تومان در حال حاضر رسیده است.
قیمت دلار در بازار غیر رسمی در سال 1357 معادل 10 تومان، در سال 58 حدود 14 تومان، در سال 59 معادل 20 تومان، در سال 60 حدود 27 تومان، در سال 61 حدود 35 تومان و در سال62 حدود 45 تومان بوده است.
همچنین نرخ دلار آزاد در سالهای 63 تا 67 به ترتیب 58 تومان، 61 تومان، 74 تومان، 99 تومان و 96 تومان فروش می رفت، اما در سال 68 با ادامه روند صعودی قیمت آن سه رقمی شد به طوریکه در این سال به 120 تومان افزایش یافت.
این افزایش قیمت باعث رسیدن نرخ دلار در بازار آزاد به حدود 141 تومان در سال 69 شد، در سال 70 نرخ دلار با حدود یک تومان افزایش به 142 تومان رسید.
دلار آزاد در سال 71 حدود 149 تومان، در سال 72 حدود 180 تومان بود و در سال 73 به بیش از 263 تومان رسید، این روند صعودی قیمت ادامه یافت و در سال 74نرخ دلار را به یکباره طی یکسال به 403 تومان رساند.
نرخ فروش دلار در بازار غیر رسمی در سال 75 نیز روند افزایشی را همچنان ادامه داد تا به 444 تومان افزایش یافت، نرخ دلار در سال 76 به 478 تومان رسید، اما دوباره در سال 77 با روندی جهشی مواجه شد و به نرخ 646 تومان  صعود کرد.
قیمت دلار آزاد در سال 78 از نرخ 646 تومان سال 77 به 863 تومان افزایش یافت، اما در سال 79 برای اولین بار روند نزولی را تجربه کرد و به 813 تومان رسید، روند نزولی طی دو سال پس از آن نیز ادامه یافت به طوریکه در سال 80 و 81 به ترتیب نرخهایی حدود 792 تومان و 799 تومان را تجربه کرد

نرخ دلار در بازار آزاد در سال 82 دوباره افزایش یافت و به رقمی حدود 832 تومان رسید، در سال 83 این نرخ به 874 رسید و در نهایت در سال 84 بود که نرخ دلار به بالای 900 تومان برای اولین بار رسید و در سالهای پس از آن نرخهایی معادل 900 تومان را تجربه کرد.
نرخ دلار آزاد در پایان سال 84 به حدود 904 تومان، در سال 85 حدود922 تومان، در سال 86 معادل 935 تومان و در سال 87 حدود 966 تومان شد. قیمت دلار در بازار آزاد در پایان سال 88 معادل 1000 تومان و در پایان سال 89 حدود 1100 تومان فروخته می شد. این افزاش قیمت دلار در سال 90 به بالای 1500 تئمان رسید و در سال 91 به 3000 تومان  هم اکنون هم نرخ دلار در بازار دائما در حال تغییر است به طوری که آخرین نرخ دلار در بازار آزاد4000 تومان بوده است
.
قیمت دلار در بازار آزاد در 33سال
سال تومان
135710
135814
135920
136027
136135
136245
136358
136461
136574
136699
136796
1368120
1369141
1370142
1371149
1372180
1373263
1374403
1375444
1376478
1377646
1378863
1379813
1380792
1381799
1382832
1383874
1384904
1385922
1386935
1389 1000
1390 1900
12912100
1391( بهمن ماه) 4000



شاهزاده رضا پهلوی در رابطه با فرارسیدن سالگرد آن حادثه ویرانگر پیامی صادر کرده اند که در زیر توجه شما را به آن جلب می کنم



پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت سالگرد انقلاب سیاه ۲۲ بهمن

Friday, February 8th, 2013 by رضا پهلوی
Viewed 3300 times

Reza Pahlavi
۲۲ بهمن ۱۳۹۱

هم میهنان عزیزم:

سی و چهار سال از وقوع انقلاب سیاه ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ میگذرد، انقلابی که با روی کار آمدن یک رژیم ضد ملی ، چرخ های در حرکت ترقی و توسعه ایران را متوقف کرد و طی این سالها با اشاعه خرافات و کهنه پرستی و در ستیز با علم و دانش که لازمه زندگی امروز است ، در تقابل با خِرد گرایی و دانایی کوشید که اندیشه های واپس گرایانه خود را به یک ملت با فرهنگ تحمیل کند و مملکت را در شئون مختلف زندگی به فلاکت و بدبختی بکشاند.

این رژیم دشمنی خود را با ملت ایران، با تعطیل نمودن دانشگاه ها و مراکز عالی آغاز نمود و مانع ادامه خدمت استادان و دانشمندان با ارزش ایرانی گردید، هزاران نفر از متفکرین ، اندیشمندان و نخبگان دلسوز ایران را از خدمت به وطن بازداشت،  تا زمینه را برای رشد نهادهای به اصطلاح انقلابی هموار سازد.

هم میهنانم:

جمهوری اسلامی که موجودیت خود را با جهل و جنایت گره زده همواره کوشیده است که در حفظ و بقای رژیم واپس گرای خویش و در ستیزه با  تمدن و فرهنگ و هویت ایرانی به عمر نکبت بار خود ادامه دهد.

آثار مُخربِ این رژیم ایران ستیز امروز در همه شئون اجتماعی - اقتصادی - سیاسی و فرهنگی کشورمان به خوبی مشـهود است. به ویژه ستیز با فرهنگ و تاریخ ملتی کـه همـواره الگوی انسانیت، بشردوستی و شـــرف انسانی بـوده است و البتـه جای خوشحــالی است کـه طـی این سالهـای تـاریک شور بختی، ایستادگی و مقاومت ملی و فرهنگی شما ایران یاران به ویژه شیرزنان و جوانان برومند ایران زمین، تلاش شوم این حکومت ضد بشری را در کمرنگ کردن هویت ایـرانی بی اثرساخته و کوشش شما ایران دختان و گردآفریدها ، علی رغم ارعاب و سرکوب و هجوم فرهنگ واپس گرایانه موجب گردیده تا نام ایران و هویت ملی ما زنده بماند .

به یاد آورید، بیش از بیست و پنج قرن پیش که فقر معنویت انسانهای خود کامه و ویرانگر، جهانی را به کام جهل، بربریت و اسارت کشانده بود، این نیاکان پر ارج ما بودند که به عنوان پیام آوران پاکی ها و راستی ها با تکیه بر باور ایرانی به نیکی، انسان دوستی و احترام به آیین ها و سنت ها حتی در ورای مرز های ایران زمین، صلح و دوستی و برابری و آزادی را به عنوان بُن مایه خِرد و ارزش های والای انسانی بــه بشریت پیش کش نمودنـد و جهانی ساختند آزاد و آبـاد که امـروز نمـود آن را در صخره های سخت و پایدار تخت جمشید ، بیستون و نقش رستم و شکوه این فرهنگ و تمدن کهن را در آثار فردوسی طوس ، حافظ ، سعدی و خیام و مولانا و نظامی گنجوی مشاهده میکنیم.

ما فرزندان خلف این سرافرازان تاریخ هستیم و شایسته است آنچه در توان داریم  در راه حفظ شکوه تمدن و فرهنگ غنی سرزمینمان به کار گرفته و پرچم سرفرازی مان را به نسلهای بعد بسپاریم .

هم میهنانم:

 اینک زمان آن فرارسیده است تا در یک همبستگی ملی ، موجودیت مُلک وملت را ، بر هویت ملی خویش استوار گردانیم و در این شرایط سخت که جاه طلبی های رژیم حاکم ،کشور جاودانی ما را به بحران های گوناگون کشانده و ما را به ورطه ی یک جنگ ناخواسته خانمان سوز دیگر سوق میدهد، بیش از پیش در کنار هم به چاره جویی بپردازیم و در خاک پاک ایران به جای کینه و نفرت ، به عشق و دوستی و آشتی فکر کنیم و در پاسداری از مرزبوم و ارزش های والای انسانی کوشا باشیم.

من همبستگی میان هموطنانم را کلید رهایی ایران میدانم ، باور من این است که استقرار حکومت مردم و قانون و شایسته سالاری ملت در گرو و تاکید بریک تفاهم ملی امکان پذیر است.

بی تردید هم دلی و هم گامی و یک رنگی ما را به پیروزی میرساند. من در این راه خطیر و سرنوشت ساز که سربلندی ایران در گرو آن است در کنار شما هستم.

پاینده ایران
 
رضا پهلوی






































و همانطور که می دانید امروز دلار به مرز 4000 تومان رسیده است

۱۳۹۱ بهمن ۱۷, سه‌شنبه

نگاهی انتقادی به گفتار دوم رتوریک ، آقای فرج سرکوهی در بالاویزیون

همانطور که کاربران بالاترین ملاحظه کرده اند ، اخیرا سایت بالاترین اقدام به طرح وبجث  سلسله گفتمانهای بسیار ارزنده ای در رابطه با سکولاریسم ، لایسیسم ، منطق و هنر گفتگو نموده است اولین سری این گفتمانها در رابطه با سکولاریسم و لائیسیسم بود که نتیجه زحمات و پژوهشهای بسیار ارزنده دست اندرکاران آن ویدئو بود و باید اقرار کرد که  تمام مطالب آن  ،  کاملن علمی، مستدل و مستند بود

 در ادامه این سری بحثها از آقای فرج سرکوهی سلسله گفتارهایی در رابطه با فن بیان و گفتگو و هنر مباحثه  را مشاهده می کنیم
آقای فرج سرکوهی به درستی ، منطق و فلسفه را معیاری قابل پذیرش برای علم مباحثه قلمداد می کنند و برای پرداختن به این مفاهیم به قرن پنجم قبل از میلاد می روند و به بررسی  فلسفه و منطق در یونان باستان می پردازند
ایشان برای اینکه ثابت کنند چرا در یونان قرن پنجم قبل از میلاد فلسفه و منطق وجود داشت ولی در امپراطوری ایران و قبل از آن در مصر وجود نداشت سوالاتی را مطرح می کنند
اقای سرکوهی می پرسند که چرا ساختارهای سیاسی آتن قرن پنجم پیش از میلاد بر دموکراسی شکل گرفت ؟ ایشان  با تردیدی خفیف پاسخ  میدهند که" نوعی دموکراسی" در آنجا حاکم بوده است  که در آن بردگان شهروند به حساب نمی آمدند

در اینجا برای من هم پرسشی مطرح است ، . در جامعه ای که ارسطوهایش برده داری را پذیرفته و خود دارای بردگان بودند چگونه می شود از دموکراسی نام برد که محصول تفکرآنها بوده است ؟ آیا محور دموکراسی انسان  نیست ؟

انسان در دموکراسی معیار و محور است ، حال باید از آقای سرکوهی دوباره پرسید که این چه نوع دموکراسی بوده است که شما هم آنرا پذیرفته اید ولی در آن ، انسانها برده هستند ؟

 در همینجا به آقای سرکوهی یادآور می شوم که کورش کبیر در بابل  تمام ادیان را آزاد گذاشت  و بردگان را رها کرد و به کسی اجازه نداد تا به انسانهای دگر باش بی احترامی کند در اینجا سوالی دیگری پیش می آید که آیا کورش کبیر فلیسوف انسانگرا و انسان دوستی بوده است یا سقراط و افلاطون که خود برده داشتند و همینها آن سیستم آریستوکراسی را در آتن پایه ریزی کردند ، در غرب و بخصوص کشورهای اروپایی و آمریکایی ، چون خود تاریخ باستانی ندارند ، سعی کرده اند که با وصل کردن خود به مسیحیت واز آن جایگاه به یونان و رم ، تاریخ آنها را هم تاریخ کشورهای خود به حساب آورند . و سعی کرده اند تا یونان و رم را آنگونه جلوه دهند که خود می خواهند  ما ایرانیان ولی خود تاریخ چند هزار ساله و مکتوب داریم  ، تاریخی که کورش اولین بانی حقوق بشر جهانی ، مورد قبول تمام دنیاست . من درک نمی کنم که چرا اندیشمندان ما یونانی زده هستند و به جای غور و تفحص در تاریخ آبا و اجدادی خود همیشه به دنبال دیگرانند
  
اقای سرکوهی ، اینکه شما در گفتار جدید خود می خواهید ثابت کنید که چرا در یونان ، منطق و فلسفه به جای استوره و دین قرار گرفتند و چرا بر خلاف کشورهای ایران ومصر   یونان توانست استوره را رها کند و به فلسفه ومنطق برسد و می خواهید پاسخ را با بودن دموکراسی در یونان ارائه دهید به اعتقاد من  درک صحیحی نمی باشد

 اولن در یونان هیچ زمانی دین و استوره را رها نکردند دومن  در قرن پنجم قبل از میلاد مصر دیگر امپراطوری  نبود در آن تاریخ دو امپراطوری قدرتمند در جهان وجود داشتند ، یونان و ایران و شما بهتر بود به جای مصرو بین انهرین و چین موضوع بحث را از نظر مکانی و زمانی  معین و مشخص می کردید تا بدانیم در چه محدوده زمانی و مکانی بحث می چرخد


البته باید همینجا متذکر شد که کند وکاو در تاریخ ، کار ساده ای نیست هدف من هم به هیچوجه تاریخ نگاری نمی باشد .  تخصص من هم نیست و بحث (هنر گفت‌وگو و علم مباحثه رتوریک ) شما را هم نباید به انحراف کشاند چرا که ابزار برای این پژوهشها اندک است و باید در این زمینه ها ، علمی و مستند به تحقیق پرداخت که متاسفانه مباحث شما مستند و با ذکر ماخذ نمی باشند ، من می پذیرم که در آن سالها یونان وایران دو امپراطوری مسلط بر جهان بودند ، و این دو مرتب به کشورهای یکدیگر لشگر کشی می کردند و گاه کورش و داریوش و خشایار شاه پیروز این جنگ بودند و گاه هم اسکندر ،  اینکه چگونه  ایران فرزندی مثل کوروش را در دامن خود می پروارند و می آفریند ، که بردگان را در بابل آزاد می کند و ادیان را از قید تجاوز دین مسلط می رهاند ، پرسش اساسی من است .  و آیا در آن شرایط ایران ، فلسفه و منطق در چه حد بوده است ؟  چرا بعد از حمله اعراب تمام کتابها را سوزاندند و یا یونانیان تخت جمشید را به آتش کشیدند .  وقتی ساختمانها نابود شدند آیا سایر آثار فرهنگی باقی خواهند ماند ؟ کلن پرسشهاییست که هرودت تاریخ نگار یونانی در تاریخ نویسی خود به گوشه هایی از آنها اشاره کرده است ولی می بینیم که از تاریخ نویسان ایرانی با وجود  دانشگاههایی مثل جندی شاپور کمتراثری به جا مانده است چرا ؟ و هنوز باید این تاریخ زیر خاک مدفون شده ایرانیان در قبل از میلاد بررسی و کاوش بشود. قصد من هم  در این مختصربه هیچ وجه پرداختن به تاریخ باستان و دفاع دگم از پیشینیان ما، برای ارضائ حس ایرانگراییم نمی باشد ! در رابطه با مباحث شما  پرسشهایی به وجود آمد که امیدوارم به آنها پرداخته شود

آقای سرکوهی در بحش دیگری از این گفتار به تفکیک قوا در یونان می پردازند و می خواهند ثابت کنند که این اصل دموکراسی هم در آنجا رعایت شده است و  گویا در آن کشور حتا،  قوه مقننه ، قضاییه و مجرییه هم از یکدیگر تفکیک شده بودند .من واقعن نمی توانم در مخیله خود بگنجانم که چگونه این مقولات عصر مدرنیته و تجدد که برای اولین بار در جهان ، جان لاک و منتسکیو  تئوری تفکیک قوا را  در انگلستان و فرانسه در قرن 17 به بعد مطرح کردند ، را باید به دموکراسی در 2500 سال قبل نسبت داد ،

 جان لاك  در قرن هفدهم و سپس منتسکیو فيلسوف و متفكر قرن هجدهم فرانسه  با هدف حفظ و حراست از آزادي و امنيت فردي بر توازن و تعادل قوا تأكيد دارند. آنها نظريه تفكيك قوا را با آزادي پيوند مي زنند ، بررسي در موضوع آزادي سياسي و روابطي كه با سازمان دولت دارد كافي نيست. بايد آن را در روابطي كه با مردم دارد نيز مطالعه كرد. آزادي در مورد اول به وسيله تقسيم قواي سه گانه به عمل مي آيد. و اما در مورد دوم… عبارت است از امنيت يا اعتقادي كه انسان به امنيت خويش دارد
 ،
می بینیم که در اینجا هم انسان محور است و نه بخشی از انسانها بلکه انسان به معنای واقعی کلمه، یک برده هم انسان است و بدون حقوق مساوی با سایر انسانها نمی شود از دموکراسی و تفکیک قوا سخن گفت 
 
اینکه در اندیشه های تمام فلاسفه و دانشمندان ، در طول تاریخ بشری  گوشه هایی از این یا آن مقوله مطرح می شده است مورد پذیرش می باشد ولی به صورت کلاسه شده و مدون تمام این گفتمانها در عصر صنعت و سرمایه داری شکل گرفت و دقیقن به همین خاطر است که من  دموکراسی  2500 سال پیش نوع یونانی ، مد نظر برخی از فعالان .و اندیشمندان سیاسی چپ و اینترناسیونالیست  را درک نمی کنم ، دموکراسی در پایان عصر فئودالیسم و در پروسه رشد سرمایه داری ، اولین بار در انگلستان تکوین یافت  ونه در عصر برده داری یونان آنهم در قرن پنجم قبل از میلاد

  قصدم اینجا به هیچوجه چسباندن مارک به نویسنده گرامی کشورمان آقای فرج سرکوهی نیست چرا که معتقدم ایشان در آینده به تمام این تناقضات پاسخ روشنگرانه خواهند داد ! هدفم از طرح این مطلب مختصر ،  فقط به وجود آمدن برخی سوالات نسبت به آخرین گفتار ایشان در بالاترین بود 
هدفم به هیچ وجه  تحریر مقاله ای ، مواخذ و طولانی نبود ، که در صورت لزوم و با توجه به پاسخ هم میهن عزیز آقای سرکوهی در آینده بیشتر وارد آن هم خواهیم شد

 در پایان از زحمات مسئولین بالاترین در آماده سازی و ایجاد شرایطی برای طرح این گفتمانهای پایه ای و مفید باید سپاسگزار بود چرا که درک مشترک از مقولات و مفاهیم است که می تواند ما را به یکدیگر نزدیک کند



فرید 

۱۳۹۱ بهمن ۱۵, یکشنبه

آقای خامنه ای گرگهای حامی ولایتت(احمدینژاد،لاریجانی) آن کـــــش را امروز پاره کردند

درگیری فیزیکی در مجلس ،احمدینژاد مصاحبه مطبوعاتی می گذارد و  علی لاریجانی امشب نشست خبری

دوباره کشش دادند،آنچه خامنه ای نمی خواست  ، کابوسی بود ، که امروز اتفاق افتاد ،خامنه ای 2 سال تمام سعی کرد که گرگان ولایت  در انظار مردم بک دیگر را ندرند
خامنه ای  می گفت :  هر چه می خواهید به یکدیگر نامه بنویسید ولی نباید مردم از این نامه ها با خبر شوند او مرتب می گفت هی کشش ندید این کش لامذهب امروز آنقدر کش داده شد که پاره شد و ثابت شد که نه رئیس جمهورش و نه رئیس مجلسش برای او تره هم خورد نمی کنند
امروز در جریان استیضاح وزیر کار و امور اجتماعی در مجلس و بعد از اینکه احمدینژاد امکان صحبت کافی در مجلس را نیافت  گویا تصمیم گرفته است این جنگ و در گیری بی سابقه را در یک مصاحبه مطبوعاتی  ادامه دهد و بالافاصله بعد از مخابره این خبر لاریجانی هم خواهان نشست خبری دیگری شده است




در حاشیه  وقایع امروز مجلس و بعد از اخراج نمایندگان دولت از صخن علنی  درگیری های فیزیکی به وقوع پیوسته است . شدت این زد و خوردها به حدی بوده است که برخی از نمایندگان مجلس راهی بیمارستان شده اند



گفت‌وگوی اختصاصی احمدی‌نژاد با رسانه‌ها
محمود احمدی‌نژاد   قصد دارد بعد از نشست عصر امروز هیئت دولت، با تعدادی از خبرنگاران گفت‌وگو کند.
به گزارش فارس، روابط عمومی ریاست جمهوری فقط از خبرنگاران ایرنا، ایسنا و واحد مرکزی خبر برای پوشش این برنامه دعوت کرده است.
از سوی دیگر سایت رسمی مجلس شورای اسلامی از برگزاری نشست خبری امشب علی لاریجانی خبر داده است.
استیضاح عبدالرضا شیخ‌الاسلامی وزیر کار و رفاه اجتماعی در جلسه علنی امروز مجلس حاشیه‌های فراوانی داشت.
عبدالرضا شیخ‌الاسلامی وزیر کار و رفاه اجتماعی در جلسه علنی امروز با رای نمایندگان از کار برکنار شد

.